آقا...

این روزها چقدر دلتنگتم آفا.........

همین!

ای دلم

ای دلم

غصه نخور خدا بزرگ است...........

پایان قصه

بیایید پایان این قصه را خودتان رقم بزنید

باید پایان قصه ی دلتنگی ام؛ مثل همه ی قصه ها شیرین باشد

کلاغ این قصه باید به لانه اش برسد

و مرغ دل من به آشیانه اش...به آسمان...

من از شما یکــ آسمان میخواهم به وسعت نگاه مهربانتان

سهم من از این دنیا تنها باید همین آسمان باشد

میشود مرا هم آسمانی کنید.....؟؟؟

آقای غمدارم

خدایا

بس نیست انتظار....؟؟بخدا دلم تمام شد.

چه مسخره است

سوال امتحان را میگویم؛

جای خالی را پر کنید!!!

جای تو تا ظهور

فقط ....است

غم نوشت:

آقای غمدارم سرت سلامت.....

خمیدن

حسین جان!

داغ تو

داغ بزرگیست؛خــــمــیـــدن دارد

.......

دل زینب

عباس من!

دل زینب اگر کوه هم باشد؛ مثل پنبه در مقابل نگاه تو زده میشود....آخر این نگاه تو نگاه نیست!!!

فارعه است...قیامت است...

بهانه...

دلم را کجا....؟؟؟

پی کدام نخود سیاه بفرستم؟

ای خدا......

که فقط بهانه ی شش گوشه ی

حــــســـیـــن را گرفته است.............

روایت عشق

روایت عشق است

میدان رفتن "قاسم"...چه عشق بازی میکند وسط میدان جنگ!!!

به جثه ی ضعیف و کوچکش نگاه نکن؛

دلی به اندازه ی هیبت "عباس" دارد

حال من

گاهی جملات برای وصف حالم گنگـــ میشود

.....

بعضی حرفا رو فقط میشه گریه کرد

حال الان من..........

تا فرصت است.........

تا فرصت است کودک خود را بغل بگیر

چیزی نمانده است که بی اصغرت کنند